عسل عسل ، تا این لحظه: 12 سال و 23 روز سن داره

دخترک چشم آبی

تولد بابایی

عید غدیر خم مبارک تولد بابایی مصادف با عید غدیر خم سلام به همه دوستایی که به وبلاگمون سر زدن همچنین سلام به دختر گلم مامانی جون امسال تولد بابایی مصادف شده با عید غدیر خم خیلی اتفاقه قشنگیه امسالم خواستیم برای بابایی تولد بگیریم ولی اخه مگه گذاشتی همون اولش گفتی تولد خودمه نه بابایی کیک تولدو هم باسلیقه خودت گرفتی اخه اگه کسی بخواد عکسارو ببینه فکر می کنه تولد عسله نه بابایی همسر عزیزم تولدت هزاران بار مبارک ...
21 مهر 1393

عید قربان 93

عید قربان مبارک یک هفته از عید قربا ن گذشته و من الان این پست رو می زارم عسل جون از ترس جونش اصلا نزدیک منقل کباب نشد که نشد از بس که دختر ما محتاطه ...
21 مهر 1393

سلام دوباره

سلام به همه دوستان بعد از یک و نیم سال دوباره برگشتم تو این مدت مشکل اینترنت و کامپیوتر داشتیم از بس که تنبلیم وپیگیر کارامون نیستیم اخه تنبلی تا این حد .بالاخره دوست بابای عسل جون یه روز خودش اومد خونمون و مشکل لپ تاپمونو حل کرد .واین شد که الان در خدمتتونیم .تو این مدت عسل جونی شدیدا بزرگ شده .دیگه قشنگ حرف میزنه ولی خیلی از اسمارو با نمک میگه مثلا به هواپیما میگه همیه تا به سه چرخشم میگه کچین اهان راستی یادم افتاد به تفنگم میگه توتون .بله دیگه دخملی ما این طوریاست از تفنگ وماشین خوشش میاد خیلی کم پیش میاد که طرف عروسکاش بره .تشریف بیارین ادامه مطلب عسل جونیو ...
4 مهر 1393

اولین گوجه سبز عسلی

عسلم جیگرم نانازم ................. بازم سلام   دخمل مامان امسال اولین گوجه سبز زندگیشو مز مزه کرد خیلی هم خوشش اومد  فدات بشم مامانی بخور و کیف کن ...
6 ارديبهشت 1392

انیسا جون تولدت مبارک

سلام مامانی خوبی خوشگلم دیروز دو تایی با هم رفتیم تولد انیسا  انیسا هم مثل شما روز تولدش رفته بود اتلیه اینم از عکسش مامانی  بعدش ازتون عکس یادگاری گرفتم کیک تولدش هم مثل خودش نی نی بود انیسا جون تولدت مبارک  ...
6 ارديبهشت 1392

دومین سیزده بدر عسل خوشگله

سلام عسلم سال قبل چون تازه زایمان کرده بودم و هفت روزه بودی نشد که جایی بریم و مامان جون اینا هم به خاطر ما سیزده بدر پارسال رو بیرون نرفتن وخونه موندن عوضش تو خونه کباب پختیمو کلی صفا کردیم ولی امسال جبران کردیم و با خونواده من یعنی حاجی بابا و مامان جون و خاله و دایی هات رفتیم ولایت ابا و اجدادیمون بابایی هم برای بار دوم بود که به روستای ما میومد یادمه نامزد که بودیم بابایی سیزده  بدرو با ما اومد . مامانی تا یادم نرفته اینم بگم که سی یا چهل روزه بودی که اولین مسافرتتو رفتی اونم کجا روستای مامان جونو حاجی بابا . عجب رکوردی .......  اینم از عکسا   مامانی محمد سامو بیشتر از بقیه دو...
18 فروردين 1392

تولد 1 سالگی عسل جون

بازم سلام به ناز گل مامان مامانی دیدو بازدیدای عید که تموم شد نوبت این رسید که برای تولدت برنامه ریزی کنم یکی اینکه میخواستم ببرمت اتلیه ولی اون اتلیه ای  که مد نظرم بود عکاسش  رفته بود مسافرت و منم که فقط کار اونو قبول داشتم زنگ زدم و اسرار کردم که تا ٧ فروردین خودشو برسونه و خدا رو شکر همین طور هم شد صبح پاشدم وبا کلی لباسو عروسک رفتیم اتلیه طفلکی اقای عبادی از بس که سعی کرد تورو بخندونه صداش گرفته بود کلی ازت عکس گرفت البته با هزار مکافات یکیشو پسندیدم که اندازه ٥٠در ٧٠ چاپش کنیم اینم از عکس اتلیه ایشالا هر وقت که بزرگ شدی و دیدی بپسندیش بعدش نوبت کیک تولدت بود البته من و بابایی یکی دو ماه قبلش تصمیم گرفته بودی...
9 فروردين 1392

اولین عید نوروز

ناز گلم سلام هم عیدت مبارک هم تولدت مبارک برای دیر اومدنم بهونه زیاد دارم اول اینکه دم عیدی سرم شلوغ بود دیگه اینکه ورجه وورجه زیاد میکنی و یه جا نمیشینی که ازت عکس بگیرم و پست مربوط به اون روز رو بزارم  بدون عکس هم که نمیشه ولی تا دلت بخواد ازت فیلم گرفتم هم از اولین چهارشنبه سوریت هم از اولین سال تحویل زندگیت  حالا یکی دو تا عکس که خیلی عجله ای گرفتم میزارم که ببینی   اینجا شب چهارشنبه سوریه ولی چون از صدای ترقه ترسیدی اوردیمت خونه اینجا تازه سال تحویل شده و لباسای عیدت رو هم پوشیدی گلم مامانی یادم رفت که جلوی سفره هفت سین ازت عکس بگیرم ولی اشکالی نداره فیلمش هست راستی  یه خبر خوبم دارم ماما...
9 فروردين 1392

دندون عسلی

    انار دونه دونه   دختر دارم یه دونه   چند وقتیه دخترم   گرفتار دندونه   انار دونه دونه   توی دهان بچم   یه گل زده جوونه   گل نگو مرواریده   مثل طلا سفیده   سلام دخملم شرمنده از اینکه دیر به دیر اپ میکنم مامانی الان ١٠ ماهو ١٣ روزته اولین بار 5ماهت که تموم شد یه جفت دندون از فک پایین در اوردی   تقریبا ٢ ماهی میشه که یه جفت دیگه از فک بالا و یه جفتم از فک پایین کنار دندونای ٥ ماهگیت در اوردی عزیزکم مب...
20 بهمن 1391