اولین محرم
سلام به عسل جونم مامانی امسال محرم و عاشورا رو برای اولین بار تجربه کردی وبرای اولین بار بردمت مجلس تعزیه خونی و بعدش هم رفتیم سرعین سر خاک عزیز دایی خیلی دوسش داشتم حیف که از پیشمون رفت حتی فرست نشد که تو رو ببینه .عمو هم با ما بود عمو هم که چه عمویی ماهه فرشته اس خدا حفظش کنه . .......امروز به گذشته ها رفتم به روزایی که گزروندم یه روز که بزرگ شدی و واسه خودت خانومی شدی برات تعریف میکنم گلم ...
نویسنده :
مامانی
12:09